بسم رب الحسین
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام
دیشب مراسم سومین شب شهادت حضرت سید الشهدا علیه السلام و 72 یار باوفایش در محل حسینیه برگزار شد و با این برنامه ، پرونده عرض ارادت و نوکری اعضاء هیئت بنی فاطمه (ع) در محرم سال 1435 به آستان رفیع حسینی بسته شد .
در این عریضه ناقص خواستیم ابتدا شاکر درگاه الهی باشیم که یک بار دیگر توفیق درک ماه محرم را بر ما عطا فرمود تا شاید به نفس های گرم همراهانمان هوای ما هم حسینی گردد و حتی شده ، دقایقی مهمان سفره اربابمان شویم .
و بعد سپاسگزار همه بزرگوارانی باشیم که در فراهم نمودن بزم عزای حضرت ارباب زمان و مکان و جان و مال نشناختند و با شرایطی که در پیش رو داشتند در یک سری کار شبانه روزی تمام وسع خویش را بر آماده سازی مکان حسینیه و هماهنگی های اجرای مراسم بر طَبق اخلاص نهادند تا در حد توان جلساتی در شان والای حضرات معصومین برگزارنمایند .
باید سپاسگزار سخنرانان و مداحان عالیقدر باشیم که با نطق گویا و نوای حسینی خویش ما را تا افلاک کبریایی همراهی نمودند تا لحظه ای مهمان کربلائیان شویم .
و در نهایت باید قدردان و شکرگزار ارباب بی همتای عالم حضرت حسین ابن علی ابن ابیطالب باشیم که به ما کمترین ها ، توفیق ارادتی دیگر بر محضرشان را عنایت فرمودند . هرچند بنده و امثال بنده لایق این عنایات نبوده و نیستیم ولی به کرامت خدایی اربابمان چشم امید داریم و با تمام کاستی هایمان عرضه میداریم :
صلی الله علیک یا ابا الغریب
مرهم برای درد دلم اشک روضه بود
اینگونه بوده اشک دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها
وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس ، نوکریم را قبول کرد ؟
آیا برات کرببلا هم گرفته ام ؟
افسوس می خورم که زخیرات سفره ات
از دست مهر مادرتان کم گرفته ام
دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت
خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را
شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام